دل نوشته

خسته ازین دنیای بیرنگم

خسته ازین آدمهای بی رحمم

خسته ازین دلهای سنگی ام

خسته ازین سکوت سنگین آدمهای درد دیده

خسته ازین نادانی آدمهای طعنه زن

خسته ازین سکوت تنهایی شب

خسته ازین مسیرهای پر پیچ و خم

خسته ازین بلندپروازیهای بی سود…….

نوشته:مهرجویی

دلنوشته

خدایا چیستی،کیستی،ز بهر چیستی

خلقتت،حکمتت،از بهر چیست؟

هم عشق و محبت و خوبی،هم بدی،زشتی و ناپاکی

اینهمه عجایب،اینهمه شگفتی،از بهر چیست؟

دنیا عجب دنیاییست،رسم روزگار و بی وفاییست

چشمهاراگشودن،اینهمه زیبایی و زشتی دیدن

ای خدای پاکی ها،رسم دنیا چیست

خوبیها و بدیها هیچکدام مشخص نیست

درد دنیا چیست؟راز دنیا در چیست؟

خدایا فرصتی،مجالی ده،خدایا راه راست را نمایان کن

خدایا خوبیها و خوب بودنها را نمایان کن

خدایا جهانت را زیباتر کن،خدایا اینهمه بی رحمی انسان از بهر چیست

کسی نداند که دنیا،فانیست؟کسی نداند که اینجا همه رهگذریم؟

اگر میدانند،اینهمه ناملایمات جهان و انسان از بهر چیست؟

مورخ:۹۴/۶/۱۹

دلنوشته

محبت که از سر بگذرد خاری به بار آورد

کیست ک گوید از محبت خارها گل میشود،منکه گویم از محبت گلها خار میشوند

ندیدم من خیری از محبت،و هرگز نشد برایم پندی که هیچ محبتی جواب ندارد ک ندارد…

بعضی آدمها برای بدست آوردن پول دست به هر کاری میزنندحتی آدم کشی و بدتر از آن قلب شکنی

آری انسانهابرای بزرگ کردن شخصیتشان حاضرنددیگران را خراب کنند و دنبال فقط منافع خود باشند

آری انسان پلید زیاد است ک جز منافع خودش بفکر هیچکسی نیست و در دنیای امروزشان گم شده اند

زندگی خیلی چیزها ب من یاد داده اما نمیدانم چرا هیچوقت پندنمیگیرم که ای انسان آیا ازینهمه دل رحمی و خوب بودن خیری دیدی که باز ادامه میدهی؟ای دل شاید اگر باهرکس مثل خودش رفتار کنی خیلی خیلی بهتر باشد و هرکسی با تو مهربانتر.چون کسی درک خوبیهای تورا ندارد.

پیر و جوان و ثروتمند و فقیر و زیبا و زشت در آخر همه در زیر خاک و با یک کفن،پس بدان که دنیا فانیست اما نمیدانم انسانها چرا انقدر شیفته این دنیای فانی شده اند؟

حالم بد میشود وقتی میبینم دیگران به چه نحوی و به چه طریقی خود را میخواهند بزرگ و مهربان جای بزننددر صورتیکه شخصیت واقعی خیلیا چیز دیگریست

مورخ:۹۳/۱۱/۲۹