گذر زمان….
زمان و عمر میگذرد ، غمی نیست
چگونه میگذرد خدا داند….
خدایا چگونه و با چه زبانی و چگونه تمامی درددلهایمان را بگوییم از کی و کجا و چگونه و چجور بگویم
خدایا میدونم خیلیامون ناشکر بودیم و قدر هیچی و ندونستیم ،اما واقعا زندگی برایمان عجیب و یه جوری شده انگار ک سکوته اما در عین حال پر از استرس و تشویش و دغدغه..انگار که اون فیلمهایی ک یه جورایی پایان زندگیو نشون میدادن داره برامون اتفاق میفته،انگار که خوابیم هر روز با یک خبر و نگرانی جدید انگار که مردم سخت شدن دلسنگ شدن …محبتها تا الان خیلی نبود الانم که با این کرونای لعنتی سرد بودن و خونسردی و بی تفاوت بودن و دوری و ندیدنها و گرونی پشت گرونی و مشکلات پشت مشکلات و هزار دغدغه و….نمیدونم چی بگم و چجور از درد مردم بگم و اینکه چه کسانی دارن تو این شرایط با چه سختیایی زندگیشونو میگذرونن و چه دردهایی دارن تحمل میکنن و خدایا آخه درد و بدبختی و محدودیت ها و زجرهای کرونا رو به دوش بکشن یا مشکلات شخصی و خانوادگیشون و بیکاری و بی پولی و الانم ک ماشالا هر روز گرانی و هر روز دردهای بیشتر و مریضی و هزار جور دردهای دیگه…؟خدایا خودت فقط میتونی تسکینی باشی برای دل همه،خودت هوای خیلی از آدمای درد کشیده و فقیر و بیمار و …همه رو داشته باش، خدایا من هیچکاره ام اما زیاده از حد حال همه رو درک میکنم و فقط تنها میتونم بگم از ته دل دعا میکنم برای همه و برای خوب بودن همه از هر جهت….خدایا آدم گرسنه کافر میشه امیدوارم هیچکسی تجربه نکنه اما میتونیم حداقل یک ذره درک کنیم و دور از جون خودمونو یه ساعت جاشون بذاریم،هرچند روزه واسه همینه ک ما درک کنیم دیگرانو و تجربه کنیم و بعد اقدام کنیم برای حل مشکل هر کسی در حد توانمون،خدایا هیچ کسی شب گرسنه نخوابه،خدایا هیچ مردی و سرپرستی شرمنده خانوادش نباشه،خدایا شادی و سلامتی ببخش ،خدایا تو شروع نکردی اما التماس، تموم کن این کرونا و بند و بساطش،هرچند آدما دیگه اون آدم سابق نمیشن اما حداقل تموم بشه دیگه خیلی خسته ان،خدا تو مهربونترین و بهترینی هر چند خیییلی جاها ما آدما خودمون به خودمون رحم نمیکنیم اما خواهش میکنم ما آدمارو به حال خودمون رها نکن و همیشه کنارمون باش و هر چه زودتر تموم بشه تموم بدیها و ناپاکیها و زشتیها و خلاف ها و دردها و مشکلات و مریضی ها و……….
دلنوشته:مهرجویی
مهرماه۹۹