نوشته‌ها

بخشنده باش…

بخشنده باش….
یادمه روزایی که در حد خودم به کسی خیر و خوبی یا کاری برای کسی انجام میدادم آنقدر حس خوبی دریافت میکردم که حد و اندازه نداشت…مثلا یادمه کلی آماده شدم و برای رفتن به جایی عجله داشتیم و رسیدم جلوی در پارکینگ یه پیرزنی رد شد و به زبان خودش و خیلی البته مودب گف( روله یه لیوان آب بهم میدی) با اینکه خونه آپارتمانی بود و کلی عجله داشتم گفتم چشم حتما بدوبدو رفتم و براش لیوانی آب آوردم و چون قبلش زیاد حال نداشت گفتم بهتری ومیخوایی برسونیمت که گفت نه نزدیکم…..وااای که چقدرررر من پرانرژی رفتیم دنبال کارم و چقدر اون حس خوب بهم منتقل شد…درسته من کار زیادی انجام ندادم اما این نمونه خیلی کوچیک و اما پر از نتیجه خوب بود برام،میخوام بگم اگه بخشنده باشیم و در حد و اندازه خودمون ببخشیم حتی یک لبخند،یک درک کردن،یک لیوان آب دست کسی دادن،از دست فروشای عزیز یه چیزی خریدن و هرچیزی در حد و اندازه خودمون میتونه انرژی مثبت و عالی رو بهتون منتقل کنه…بخصوص الان که هممون میدونیم چقد آدم میمیره در روز،فرقی ام نداره پیر و جوون نمیشناسه،پولدار و بی پول نمیشناسه،پس تا زنده ایم باید دستی بگیریم،تا زنده ایم محبت و مهربانی کنیم،تا زنده ایم باید عذر خواهی کنیم و جبران گذشته ها و رفتارها و پلیدی ها و کنایه ها و دوروغها و غیبت و عادتهای بد و دزدی و زشتی و جرم و جنایت و کلاهبرداری و هرآنچه….را کنیم
(مهرجویی)
تیرماه۹۹
Mehrjooei.ir

حرفهایی برای پسرم

پسرم در دنیایی که محبت و مهربانی و گذشت و خیلی چیزا کمرنگ شده اما همیشه یادت باشه که به ارزشها و اعتقادات و دیگران احترام بذاری و بدون که زندگی که فقط و فقط خودت باشی حتی با میلیاردها میلیاردپول بدون داشتن عزیزان بدون دوست داشتن بدون دوستان واقعی هییییچ ارزشی نخواهد داشت.و بهمه عزیزانیکه دوستت دارند عشق بورز و کنارشون باش و شرایطشون حالشون رو درک کن،و هیچگاه مغرور نباش،دنیایی که مادرگیرشیم انقد پست و بی ارزشه که بخاطر پول و کار و شرایطی ازین قبیل باید از عزیزانیکه عاشقانه دوستمون دارند و بی ادعا محبت میکنن دور باشیم،و همیشه نگرانیم اینه که یه روزی بمیرمو حسرت خیلی چیزا به دلم بمونه،جدای از خیلی روزای خوب با وجود همسرعزیزم که عاشقانه دوستم داره و پسرگلم و خیلی روزای خوب دیگه،اما حسرت روزاییکه با ناراحتی و غصه گذشت،حسرت روزاییکه از دوری عزیزانم دق کردم،حسرت روزاییکه خیلی چیزا و آدما ،روزهای رویایی رو خراب کردن،حسرت اینکه با خیلیا و خیلی چیزا مهربون و صادق بودم و کسی ندید و نفهمید،حسرت روزاییکه درک متقابل و حرفای خوب و مهربونی ندیدم و با چیزای بی ارزش خراب شد،حسرت روزاییکه چقدر از عمرمو توی محیط اداری برای آدمایی که فقط تندی فحش و استرس بجای کلمه تشکر میدادن و چقدررر که من دلسوزی میکردم و هیییچ….حسرت روزاییکه خیلیایی رو بی منظور ناراحت کردم و خصوصا روزاییکه پدر و مادر عزیزتر از جانم رو ناراحت کردم اونم بخاطر حرفای خوب و بخاطر خودم و خیرخواهیم،حسرت روزاییکه گذشت و خیلی جاها و نعمتهای زیبایی که خدا داده رو ندیدم و کاش شرایط زندگیا انقدر سخت نمیشد و همه تو جوونی هاشون دغدغه ای جز خوشی و تفریح و سفر و شادی نداشتن،حسرت روزاییکه هنوزم میگذره و همون آدم و همون شرایط و همون چیزها تکراریست و خیلی چیزای دیگه…..شاید کسانی بگن چراحسرت چرا غم چراغصه و تو که هنوز سنی نداری بله همه کسانیکه اینو بگن قابل احترامن اما زندگی خییییلی کوتاهه و هیچکسی تا هزارسال زنده نیست و همیشه دیگران و ما نیستیم و فرصت محدود و شرایط سختتر،کرونا هم که باعث شده ازچیزی ک بودیم بدتر و سختتر بشیمو و اونموقه ها قدر نفس کشیدن معمولی توی فضای باز رو ندونستیم و خیلی چیزها و سفرها و…به تاخیر انداختیم و الانم ک دست و پایمان بسته است و هنوزم مسلما قدر نمیدانیم و خیلیا درگیر مادیات،قلب شکستن و رنجوندن و دشمنی و بدذاتی و هزاران جور رفتارهای دوروغین و هررچیزی…اما تو بدان نگذار آدمها و شرایط‌زندگی توروعوض کنن.تو همیشه مهربان،خوب،دلسوز،کلا خوب باش اما هیچگاه ظلم را نپذیر و بجنگ برای خوشیهایت،خوب و قوی باش و برایت آرزوی بهترینهارو دارم همیشه…..

خرداد۹۹