16 راز فاش نشده راویان کتاب صوتی

هنگامی که با نوارهای کاست خاک گرفته درون کتابخانه یا سی دی های صوتی دسته بندی شده درون کشو سر و کار داشته باشید ، همیشه کتابهای صوتی جز محبوب ترین ها هستند. فن آوری های جدید گوش دادن به فایل های صوتی بزرگ را آسان کرده است و افزایش شنونده ها نیز باعث شده تا تولید محتواهای صوتی عرصه جدیدی باشد برای علاقه مندان در این زمینه. برخلاف تصور قدیمی ، که معتقد بودند : ” کتابهای صوتی نوعی تقلب کردن در مطالعه است.” ، امروزه دانشمندان می گویند که گوش دادن به ادبیات های مختلف در انواع کتاب های صوتی ، مغز شما را دقیقاً به اندازه خواندن آن تحریک می کند.
امروزه رونق بسیار زیاد کتابهای صوتی و محتواهای صوتی باعث شده که صداپیشگان فعال در این زمینه بسیار سرشان شلوغ شود. در این مبحث بسیار مفید با تعدادی از متخصصان فعال در این صنعت گفتمان شده تا در مورد آنچه برای برتری در این شغل لازم است از جمله رژیم های مراقبتی صوتی آنها ، اهدافشان و … صحبت کنند.

  1. اینها فاکتورهای مقدماتی مرحله ای هستند.
    چندین راوی کتاب صوتی که با آنها صحبت شده ، در تئاتر فعالیت داشتند ، نه در یک استودیوی ضبط. “ژانویه لاووی” ، یک هنرمند صداپیشه که کتابهای نویسندگانی چون “جیمز پترسون” ، “جان گریشام” ، و “لیبا بری” را گویندگی کرده ، می گوید : “من هرگز کتاب صوتی نداشته ام ، به کتاب صوتی گوش نکرده بودم و به عنوان شغل نیز به آن فکر نکرده بودم.” او در ابتدا از بازیگری تئاتر شروع کرد و کم کم وارد مقوله گویندگی کتاب صوتی شد و با آن ارتباط برقرار کرد. اما پس از اینکه بیشتر درگیر صنعت کتاب صوتی شد ، دریافت که این شغل مزیت هایی نسبت به بازیگری روی صحنه دارد. او به شوخی می گوید ، “گویندگی کتاب صوتی مثل این است که در یک نمایشنامه به نحوی بازی کنیم که در آخر آن همه می گویند خیلی خوب بازی کرد.”
  2. صنعت کتاب صوتی دارای اسکارهای خودش است.
    هر ساله ، انجمن ناشران صوتی ، به افتخار بهترین افراد در این صنعت ، میزبان جوایز آئودی می باشد. علاوه بر انتخاب کتابهای صوتی برجسته در ژانرهای مختلف ، بهترین روایت توسط نویسنده ، بهترین روایت اجرا شده توسط چندین هنرمند صدابردار و بهترین راویان زن و مرد سال نیز انتخاب می شوند.
  3. آنها گاهی فقط یک شب برای ضبط یک کتاب وقت دارند
    بعضی اوقات برای گویندگی یک کتاب صوتی چند هفته فرصت داده می شود ، اما این بهترین حالت است. “تاویا گیلبرت” ، كه بیش از 500 جلد کتاب صوتی را ضبط كرده است ، می گوید : “جهان نشر بسیار سریع است ، بنابراین ما باید آماده باشیم كه به این درخواست پاسخ دهیم و در برنامه خود جای خود را برای آنچه اتفاق می افتد بسازیم.” “که این هرگز قابل پیش بینی نیست.” اگر یک پیشنهاد در فرصتی بسیار کم پیش بیاید ، بعضی راویان ممکن است تمام یک شب را برای ضبط یک کتاب یا بخش زیادی از آن بگذارند.
    این کار به نوعی اسکن کردن سریع کتاب است تا خواندن آن. “سیمون ونس” ، برنده 14 جایزه آئودی می گوید: “من به دنبال راه میانبر نیستم ، اما دوست ندارم هنگامی که کتابی را برای بار اول می خوانم ، به آن جزییات زیادی بدهم ، من دوست دارم از خواندنم در استودیو ، به همان اندازه که اولین بار است که کتاب می خوانم لذت ببرم.”
  4. آنها به دنبال کلمات صحیح هستند …
    مهم نیست که بحران زمان وجود داشته باشد ، خواندن کتاب حداقل یک بار از قبل ، بسیار ضروری است. راویان در حالی که متن را کمرنگ می کنند ، در جستجوی کلمات خاص هستند. “لاووی” در این زمینه توضیح می دهد : او با صدای بلند گفت : “یا”. او فریاد زد ” یا” او زمزمه کرد “یا” . اگر من نمی دانم که او آن را زمزمه کرد تا زمانی که من خط را می گویم ، من وقت خود را تلف کردم. بنابراین اگر بتوانم آنها را علامت بزنم تا چشمم ببیند که در حال ظهور هستند ، من مجبور نیستم دوباره برگردم و دوباره خط را بگویم. “” لهجه ها ، کلمات سخت تلفظ شده و نام شخصیت ها موارد دیگری هستند که راویان به دنبال آن هستند.
  5. توضیحات فیزیکی
    گیلبرت در این باره میگوید : من هنگامی که در حال صحبت کردن از زبان شخصیت های کتاب هستم ، حس میکنم که آن شخصیت خود من هستم و هنگام صحبت کردن حتی اگر نیاز باشد بدن خودم را هماهنگ با کلمات تکان میدهم که تاثیر زیادی در گویندگی دارد و حس گویندگی را بهتر می کند.
    بعضی از آنها در خانه صدای خود را ضبط میکنند
    روایت کتاب صوتی به طور سنتی و صحیح در یک استودیو انجام می شود ، اما برای راویانی که خود را در این صنعت به اثبات رسانده اند ، ضبط صدا در خانه نیز یکی از گزینه های آنهاست. ونس می گوید: “ناشران کتاب های صوتی قبلاً نسبت به استفاده از راویانی که در خانه صدا ضبط می کردند ، کمی احتیاط داشتند ، زیرا در خانه مجبور هستید به غیر از گویندگی کردن ، مدیریت زمان ، کنترل صداهای محیط خانه و کارهای دیگری را نیز انجام بدهید. او 25 سال است که کتابهای صوتی تولید می کند و این روزها تمامی صدا های خود را در خانه ضبط می کند.
    چاما گیلبرت ، که کارهای خود را در استودیو های کوچک خانگی ضبط میکند ، می گوید :” فکر نکنید که انجام این کار در خانه آسان تر است”. وی گفت: “وقتی در خانه کار می کنیم ، چیزهای بیشتری روی دوش ماست. ما خودمان مهندس استودیو هستیم ، خودمان کارگردانی می کنیم و فایل های خود را به ناشران تحویل می دهیم و … ، بنابراین ما مسئولیت تمامی پروسه کتاب صوتی را بر عهده داریم. گیلبرت در یکی از سالهای گذشته به خاطر عملکرد خوب و هماهنگی که خودش در خانه انجام داده بود و کتاب صوتی ضبط کرده بود ، جایزه آودی را به عنوان بهترین راوی زن دریافت کرد.
  6. آنها از نویسندگان اطلاعات میگیرند
    هنگامی که راویان کتاب صوتی در مورد متن کتاب سوالی دارند ، آنها گاهی مستقیماً با نویسنده ی کتاب تماس می گیرند. مکاتبات بین گوینده کتاب و نویسنده کتاب اغلب می تواند مختصر باشد ، مانند ارسال یک ایمیل که در آن می پرسد : چگونه می توانیم نام فلان کشور را تلفظ کنیم و یا … . “ونس” هنگام آماده کردن روایت کردن یکی از کتاب های صوتیش ، برای دیدار با نویسنده آن کتاب ، “آلن مور” به انگلستان پرواز کرد. وی می گوید : “من یک بعد از ظهر در شهر نورتهمپتون ، با نویسنده کتاب ، قدم می زدم ، در مورد همه مکان ها با او صحبت کردم و لهجه ها و موارد دیگر را یاد گرفتم.”
    حتی برخی از راویان کتاب های صوتی ، هنگام روایت داستان سریالی که هنوز به طور کامل منتشر نشده ، از نویسندگان سؤال می کنند و میگویند : “اگر چیزی راجع به فلان شخصیت داستان هست که باید بدانم که هنوز منتشر نشده را به من بگویید.” مثلا در بعضی داستان ها ، یکی از شخصیت ها آنطور که نشان میدهد نیست و در ادامه داستان مشخص می شود که با شخصی دیگری در ارتباط بوده و یا چیزی را مخفی می کرده. این می تواند کمک بزرگی به راوی بکند که در حس گرفتن آن شخصیت بهتر عمل کند و مانند شخصی حس بگیرند که مخفی کاری می کند و …
  7. ممکن است حتی تا یک ماه برای یک کتاب وقت بگذارند
    یک کتاب صوتی به طور متوسط حدود 12 ساعت طول می کشد که کار گویندگی آن تمام بشود ، اما روند ساخت فایل و انتشار آن بسیار بیشتر طول می کشد. راویانی که تازه شروع به کار کرده اند باید انتظار داشته باشند که زمان بیشتری در این کار خرج کنند. چون مدت زیادی را باید صرف این کنند که بارها یک جمله را مجدد تکرار کنند ، آنقدر که به طور مطلوب ضبط شود.
    اگر راویان یک برنامه کاری معمولی داشته باشند مثلا هشت ساعت در روز و پنج روز در هفته ، در این حالت یک کتاب می تواند حدود چهار روز طول بکشد. اما برای کارهای بسیار طولانی تر که کتاب از 1000 صفحه بیشتر است ، روند ضبط می تواند حتی تا یک ماه طول بکشد.
  8. آنها سعی میکنند زیاد وقفه نداشته باشند.
    از آنجا که استراحت بین کار باعث اضافه شدن زمان به کار روزانه می شود ، برخی راویان قصد دارند تا این زمان را به حداقل برسانند. “لاووی” سعی می کند تا زمانی که امکان دارد ضبط کند ، او پس از 90 دقیقه روایت مدام فقط یک وقفه کوچک میکند. او می گوید: “من فکر می کنم این روش خوبی برای روایت کردن کتاب است ، چون به انسان این حس را میدهد که گویی روایت کردن مثل نفس کشیدن است.”
  9. پولش خوب است.
    حتی برای تازه واردان ، روایت کتابهای صوتی یک کار سودآور است. طبق گفته های Business Insider ، هنرمندان صدا و سیما که تازه کارشان را شروع می کنند ، می توانند انتظار داشته باشند برای هر ساعت صوتی تمام شده 100 دلار درآمد کسب کنند. برای حرفه ای ها در این صنعت ، این رقم می توانند به 500 دلار نیز برسد. البته در ایران این رقم متفاوت است اما امیدوار کننده است.
  10. هر نویسنده ای که نمی تواند گوینده شود.
    نویسندگان زیادی هستند که تصمیم دارند شخصاً کار صوتی را برای کتابهای صوتی خود ارائه دهند. برخی از نویسندگان ، مانند ” نیل گیمان ” ، می توانند با موفقیت در دنیای نگارش و روایت قدم بگذارند ، اما برای همه این طور نیست. ” میشل کاب ” ، مدیر اجرایی انجمن ناشران صوتی ، به Audible Range گفت: “آنها درک نمی کنند که این کار چقدر سخت است.” ” انجام کارهایی مانند ثابت و بی حرکت ماندن در جلوی میکروفون و یا حتی پوشیدن لباس مناسب در هنگام ضبط. چون پارچه های پر سر و صدا مانند پلی استر و نایلونی می توانند صداهای ناخواسته ای را وارد ضبط کنند.
  11. خشکی لب جزیی از این کار است.
    اگر تا به حال ساعتها بدون توقف صحبت کرده اید ، می دانید که لبهای شما ممکن است دچارخشکی و پارگی جدی شود. ” لاووی ” این مسئله را در اولین کارش تجربه کرد : ” برای اولین كتابی كه من ضبط كردم ، آنقدر مدام و یکسره کتاب خواندم و ضبط کردم که لبهای من در آخر روز کاملا ورم کردند و بسیار قرمز و خونی شده بودند.” او می گوید که : ” برای راویان پر کار ، مشکل خشکی و پارگی لب ، چیزی است که بدون آن وارد استودیوی ضبط نخواهند شد.”
  12. نوشتن خوب کار ساده تر آنها را مي سازد.
    دشوار بودن کار راوی ، اغلب به کیفیت کاری که می خواند بستگی دارد. ” گیلبرت ” ، که خودش نویسنده کتاب هایی است که روایت میکند ، هر وقت کتابی را برای گویندگی انتخاب میکند ، بسیار راضی و خوشحال است چرا که نوشته هایی که خودش نوشته را میخواند و لذت می برد : ” من ترجیح می دهم هر نوشته ای را که به زیبایی نوشته شده روایت کنم. من اهمیتی نمی دهم ژانر اثر چیست – اگر به خوبی نوشته و تنظیم شده باشد و قلب و حقیقت عمیقی داشته باشد ، من از گویندگی این کتاب لذت خواهم برد. “
    هنگامی که یک کتاب چندان استادانه نوشته نشده است ، می تواند مشکلات زیادی برای راوی بسازد. ” ونس ” در این باره می گوید : ” گاهی اوقات احساس می کنید که پاهای خود را از گل بیرون می کشید تا داستان را زنده کنید و زمان های دیگری وجود دارد که احساس می کنید روی آب می رقصید و انگار به جای خواندن کلمات ، در حال آواز خواندن هستید.”
  13. صداهای پس زمینه می توانند مشکل آفرین باشند.
    حتی هنگامی که صدای راوی در بهترین حالت ممکن است ، سر و صداهای پس زمینه حتی اگر هم خیلی کم باشند ، به راحتی می تواند در کار شما اختلال ایجاد کند. این مشکل مخصوصاً برای راویانی که در خانه کار میکنند ، که غالباً فاقد دیوارهای عایق صدا هستند ، بسیار چالش برانگیز است. “گیلبرت” می گوید: “من همسایه 6 ساله ام را در طبقه بالا خیلی دوست دارم و حتی صحبت های او با مادرش را نیز در اتاق کارم میشنوم و این بسیار برای کار من مضر است و در ضبط های من پارازیت ایجاد می کند.”
    ساخت و سازهای همسایه ها ، صدای باز و بسته شدن درها و … همه می توانند کار ضبط را به تأخیر بیاندازند ، اما گیلبرت تلاش می کند تا بهترین نتیجه را کسب کند. “سر و صدا مانند باد است. چند دقیقه صبر کنید ، می گذرد.
    بعضی اوقات حتی عایق های ضد صوت گران قیمت هم هنوز کافی نیستند و باز هم بعضی صداها از آنها عبور می کنند و کار را دچار اختلال می کنند.
  14. استقامت در گویندگی
    خواندن کتاب در تمام طول روز ممکن است برای بعضی افراد مانند یک کار رؤیایی و خاص به نظر برسد ، اما این کار از نظر جسمانی بسیار سخت و دشوار است. “ونس” می گوید تنها چیزی که مردم بیشتر از این کار دست کم می گیرند ، میزان استقامت آن است. او می گوید: “این کار فقط در داشتن صدایی خوب تمام نمیشود.” اگر فکر می کنید میخواهید کتاب صوتی ضبط کنید ، به اتاق خواب خود بروید و یک کتاب را از قفسه انتخاب کنید. یک ساعت بنشینید و با صدای بلند آن را با خود بخوانید. چند دقیقه استراحت کنید ، سپس برگردید و یک ساعت دیگر مجدداً این کار را انجام دهید و باز هم تکرار کنید. این کار را تا پنج روز پشت سر هم انجام دهید. اگر از آن لذت بردید ، می توانید قدم بعدی را بردارید ، اما اگر به این نتیجه رسیدید که کار خسته کننده ای است و نمی توانید ، پس به فکر انجام کار دیگری باشید.
  15. آنها قبل از ضرب و شتم از رفتن ، و خوردن چای جلوگیری می کنند.
    برای حفظ و نگهداری از صدایی قوی ، راویان کتاب صوتی باید از بعضی عادت های خاص خودداری کنند. مثل استعمال سیگار ، نوشیدن و خوردن غذاهایی که باعث ایجاد خلط می شوند (مانند لبنیات). این ها همه عاداتی هستند که می توانند کار گویندگی را دچار اختلال کنند.
    لاویوی می گوید: “چیزی که دوستان و خانواده من با آن کنار آمده اند و آموخته اند این است که من نمی توانم شب قبل از اینکه قصد دارم یک کتاب را ضبط کنم ، به کافه یا رستوران بروم.” ” صدای محیط در یک رستوران به نحوی است که مجبورید تمام شب کمی بلندتر صحبت کنید. میکروفون مانند میکروسکوپ است و همه چیز را می شنود. بنابراین اگر صدای من خسته باشد ، من خاصیت ارتجاعی لازم را ندارم و خستگی به وضوح در صدای من نمایان می شود. “
    کارهایی وجود دارد که شما قطعاً نباید انجام دهید ، مثل بیرون رفتن در آخر شب ها ، سیگار کشیدن ، مصرف زیاد نوشیدنی های الکلی ، فریاد و جیغ زدن در بازی های فوتبال و … که خیلی از ماها این کارها را انجام می دهیم.
  16. شما نیاز به عشق خواندن برای عشق کار دارید.
    همه راویان کتاب صوتی که ما با آنها صحبت کردیم همگی یک چیز مشترک دارند: آنها همیشه مشتاق خوانندگی هستند. راوی موفق بودن ، به غریزه و تحمل جسمی یک گوینده احتیاج دارد ، اما آنچه که واقعاً کار را انجام می دهد این است که ساعت ها قادر به خواندن باشید. لاووی می گوید: “اگر عاشق خواندن نیستید ، این کار برای شما یک شکنجه واقعی است.”

سکوت کن…

تجربه…

تجربه……
گذر روزها و ساعت ها و ماهها و لحظه ها همگی تجربیات و خاطراتی هستند ک برای ما ثبت میشن،بعضی از خاطرات همیشه همراهمان هستند و بعضیا رو بدست فراموشی میسپاریم…
بعضی آدمها هم میان یا خاطره میشن یا تجربه،مثلا بعضی وقتا بعضی آدمهارو یه جوری میدیدیم که بعد از گذر زمان دیگه اون آدم سابق نمیبینیم و کلا دیدمان را تغییر میدهند،یه آدمایی ک هیچوقت فکر نمیکردیم وای چطور آخه مگه میشه …من فلانی رو چقد آدم حسابی و باشخصیت و درست فرض میکردم اما الان ۱۸۰درجه تغییر کرد…یا برعکس براتون شاید پیش اومده یه سری آدما فقط ظاهر خفنی دارن و وقتی که باهاشون حرف میزنی یا رفتارا و حرفاشونو میشنوی خودت میمونی و بعضی جاها با خودت میگی وااای خدایا اصلا به قیافه نیست…و واقعا نمیشه هیچکسی رو از روی ظاهر قضاوت کرد تا حدودی ظاهر نمایانگر باطن هست اما در کل باید فرصت داد به آدمها و قیافه ها و رفتارها و به روزگار بسپاریم بعضی چیزها و آدمهارو…بدی و فاجعه بعضی آدمها اینجاست که از روی عشق و دوست داشتن و محبت و مهربانی دوروغین ورود میکنن به ماجرا یا کار یا شغل یا زندگی و یا هر چیزی…ک واقعا تاسف دارد و بس…بدترین تجربه اینه که آدمهای ساده ،چوب سادگیشونو بخورن چون اونایی ک از روی دانایی و شیله و سیاست چوب بخورن حقشونه اما چوب خوردن ساده ها تو روزگار عجیب حال واقعا دردناکه…..بعضی وقتا یه حرفا و رفتارا و آدمها و کلا گذر روزگار میشه تجربه،امیدوارم که تجربه های مفید و خوبی برایتان رقم بخوره و زندگیتان سرشار از تجربه هایی ک باعث لبخندتان شود نه حسرت و پشیمانی و تنفر و خشم و…..
روزهایتان پر از خاطره های خنده دار و خوش😍

*کلیپ های گویندگان سایت*

گلبانگ عاشقانه
برای استاد آواز ایران
محمدرضا شجریان

کلیپ یکی از گویندگان عزیز سایت

خانم: ندا بخشندگان


ویروس کرونا

کلیپ علمی آموزشی یکی از گویندگان سایت

خانم: نرگس قیطاسوند


کلیپ حافظ خوانی

صدای یکی از گویندگان سایت

آقای حسینی


بانو جان

از گویندگان سایت

خانم مریم گرمه


خاک نشین

از گویندگان سایت

خانم:سمیرا رسولی


فرزندم

نویسنده:خانم خاطره

یکی از گویندگان سایت:خانم خاطره


داستان عشق

از گویندگان سایت:خانم خاطره


ماه من غصه چرا؟….

باصدای:خانم رسولی

یاد من باشد….

باصدای خانم مینا کریمی

نکات طلایی دیابت

باصدای خانم قیطاسوند

ماه من غصه چرا؟

باصدای خانم میناکریمی

ولادت حضرت زهرا(س)

روزمادر

باصدای:خانم مینا کریمی

تو ندیدی سرخی چشم ترم را….

کلیپ زیبا با صدای خانم بیرانوند


درگیر تو بودم که نمازم به قضا رفت…

کلیپ زیبا با صدای خانم مینا کریمی

روز عشق مبارک

کلیپ عاشقانه با صدای خانم مریم گرمه

سفارش کلیپ های تبلیغاتی،روز پدر،مادر…تولد،سالگرد ازدواج،…و انجام کلیه تبلیغهای کسب و کار شما پذیرفته میشود…

😍روز پدر مبارک😍

کلیپ روز مرد

کلیپ عاشقانه و احساسی

باصدای:خانم مریم گرمه

عیدمبعث برهمگان مبارک

با صدای خانم مینا کریمی

کلیپ امید

نمونه صدای:خانم فاضله کمانی

تولدم مبارک

۱۲ مرداد تولدم مبارک
یکسال دیگر گذشت…
با تمام خوبیها و بدیها،غمها و شادیا،راحتیا و سختیا…..
بدست آوردن تجربه های زیاد…
شناخت دوستان واقعی و غیر واقعی …
بهرحال گذشت…
امیدوارم سالی پر از خوشی و سلامتی و پیشرفت و پر از انسانها و دوستان واقعی و مهربان باشه برام و برای همه بهترینهارو آرزو میکنم
تولد تمام مردادیا مبارک😍😍😍
تولد تمام ۱۲ مردادیا هم کلی مبارک🤩🤩🤩

مرداد

×تهمت و قضاوت ممنوع×

تهمت و قضاوت ممنوع×××
برای خودمان زندگی کنیم،زندگی خودمان را اداره کنیم،مشکلات و مسائل خودمان را حل کنیم،و در زندگی و مسائل کسی وارد نشویم،قضاوت نکنیم،تهمت نزنیم،بدنبال خراب شدن زندگی کسی نباشیم،هدفمان خودمان باشد و مسائل مربوط به خودمان،و دیگران و زندگی شان را هدف قرار ندهیم،ما در جایگاهی نیستیم ک کسی را قضاوت کنیم و یا تهمت بزنیم و کسی ام این حق را ندارد که مارا قضاوت کند و همیشه بشنوید و ببینید و حال دیگری را در خفا جویا شو بعد قضاوت کن.بدنیا نیامده ایم که چشمها و گوشهایمان فقط دیگران رو ببیند،وظیفه انسانیت خودمان را بدرستی انجام دهیم بس است
قضاوت و تهمت و بد به کسی نزنیم…..
(مهرجویی)

دوروغ

دوروغ×
انتخاب کن که دیگران و کسانیکه دوست داری رو با راستگویی نگه داری یا با دوروغ؟اگر با صداقت و راستگویی باشه بهتر است چون ماندگارست و اگر با دوروغ کسی یا چیزی را بدست میاوری برایت ماندگار نیست و نمیتوانی نگهش داری
هرچیزی و هر کسی هستی خودت باش و واقعیت خودت ،سعی نکن با دوروغ خودتو و همه چیزتو بالاببری و دوروغ را نقل و نبات روزمرگیهایت نکن،حقیقت شاید گاهی تلخ باشد اما بهتر است تا شنیدن چیزی غیر از حقیقت
و دیگران را احمق فرض نکنیم،شاید دوروغهایت را بشناسند اما به رویت نیاورند…..
حتی اگر بخاطر دوروغ میلیاردها نصیبت بشه هم دوروغ نگو…حقیقی بااش…
(مهرجویی

مرداد

کلیپ مرداد برای مرداد ماهی های عزیز

*اصالت*

اصالت***
افتخار کردن به ریشه و اصالت برای هرکسی مهم و ضروریست
اصیل باش و ریشه دار….
من به بودن ریشه و اصالت و گذشته و گذشتگان خودم افتخار میکنم
هر کسی یا هرچیزی هستی خودت باش،نیازی به نقش بازی کردن نیست
اصالت و فرهنگ فقط به شهر و کشور و مکان و طایفه و تیره و فارس و لر و کرد و ترک و……اینا نیست
اصالت یعنی ادب و تربیت و شعور و شخصیت و احترام و انسانیت و بزرگی و معرفت وتمسخر نکردن……. و این چیزا.
(مهرجویی)

دلتنگی…

دلتنگی…
دلتنگی درد دارد…
اگر بهترین جا و بهترین آدم کنارت باشد اما باز یه دلتنگیهایی تورو آزار میده و اگر اون دلتنگی نبود شاید زندگی یه بهشت بود برات…حرفهایم را کسانی میفهمند که درک دارند،احساس دارند،نیاز به چندین آدم دارند در زندگی و کسانیکه طعمش راچشیده اند…دلتنگی شدید و غیرقابل هضم یعنی دلتنگی و دوری من از خانواده عزیزم،وقتی ندیدنشان ۳۰ روز۴۰روز ۵۰ روز ….واقعا تصورش هم سخته ک چقدر روزهایی دور دورم…شاید خیلیا بگن مهم خودتی و همسر و بچه و زندگیت…اما اصلا حرف این آدمها برام قابل باور نیست چون میدانم برای هیچکسی و حتی کسیکه خودش اینگونه میگوید حقیقت ندارد و مطمئنم اینجور آدمها خودشان یکماه که چه عرض کنم یک هفته تحمل دوری ندارند و…..فقط زخمت را عمیق میکنند،فقط قلبت را تیره میکنند فقط دردت را زیاد میکنند و انگار که آتشت را شعله ور میکنن،هرچند که سنگدلی و درک نکردن و اینجور چیزا رو نشون میدن و میدونی که هیچکسی اینجور نیس…شاید بهترین همسر و بهترین فرزند کنارم هستن اما دلیل نمیشه که خانواده و عزیزانیکه وجودم درونشان شکل گرفته و عشق و دوست داشتن رو بینهایت ازشون دریافت کردم رو فراموش کنم و نمیتوانم آنقدر سنگدل باشم که همه عشق بی منت و زیاااادشان را نادید بگیرم….و دلتنگ نباشم…
و حیف حیف چه سالهایی ک از عمرم گذشت و صد حیف که چه روزهایی کنارشان نبودم…
انسان با داشتن عزیزان و خانواده و دوستان واقعی زندست وگرنه پول و تفریح و اینچیزا بهونه ای برای زندگی کردن و گذراندن زندگی…
یادم نمیرود روزهاییکه غروب از خواب بیدار میشدم فکر اینکه چقدررر دلتنگم و چقدر دور که نمیتوانم هر لحظه اراده کنم سریع اونجا باشم بدجور آزارم میداد…
و ناراحت تر اینکه چقدر باید خانواده ام بیش از حد درک کنند و خیلی وقتا بگن(همینکه باهم خوب هستید و به خانواده همسرت سر بزنی انگار به ما سر زدی و از خیلی جاها وقتهایی ک باید حضور میداشتیم جلوگیری میکردن که نه نیاز نیست بمونید و ب کارهاتون برسید و عجله نکنید و هزاران درکهای زیادی ک دیگه متنفرم ازین درکای زیادی ک بهم دارن همیشه.)با اینکه میدونی تو قلبشون چیه و چقد عاشقتن و چقدر بینهایت دوستت دارند و چقد جلوی تو فیلم بازی میکنن ک تو کمتر ناراحت بشی…آنقدررر دلتنگم ک شاید هیچکسی نفهمد…مگر میدانم تا کی و چقدر زنده ام؟مگر میدانم چقدر فرصت دارم تا ببینم عزیزانم را؟کاش هیچگاه دلتنگی و دوری برای کسی معنایی نداشت.کاش فاصله و کیلومتر و جاده و شهر و استان و کشور …و چیزی بنام مسافت وجود نداشت.کاش خدا بعضی چیزهارو یکجا بهت میداد